جدول جو
جدول جو

معنی میان رود - جستجوی لغت در جدول جو

میان رود
دهی است از دهستان بیلوار بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان، واقع در 4هزارگزی خاور مرزبانی با245 تن سکنه، آب آن از چشمه و رودخانه و فاضلاب و راه آن ماشین رو است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
دهی است از دهستان کزاز پایین بخش سربند شهرستان اراک، واقع در 47هزارگزی شمال باختری آستانه با 169 تن سکنه، آب آن از قنات و رود محلی و راه آن ماشین رو است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
دهی است از دهستان کوهدشت بخش طرهان شهرستان خرم آباد، واقع در 13هزارگزی جنوب کوهدشت با 120 تن سکنه، آب آن از رودخانه و راه آن ماشین رو است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
دهی است از دهستان نهارجانات بخش حومه شهرستان بیرجند، واقع در 65هزارگزی جنوب خاوری بیرجند با 203 تن سکنه، آب آن از قنات و راه آن مالرو است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
دهی است از دهستان حسن آباد بخش مرکزی شهرستان آباده، واقع در 68هزارگزی جنوب اقلید با 152 تن سکنه، آب آن از چشمه و راه آن مالرو است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
میان رود
از توابع دهستان سه هزار تنکابن، نام مرتعی در آمل، از توابع
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از میانه روی
تصویر میانه روی
حد وسط کاری را در پیش گرفتن، خودداری از افراط و تفریط
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از میانه رو
تصویر میانه رو
کسی که در هیچ کاری افراط و تفریط نکند، میانه گیر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از میان بند
تصویر میان بند
کمربند، آنچه به کمر ببندند
فرهنگ فارسی عمید
دهی است از دهستان حشمت آباد بخش دورود شهرستان بروجرد، واقع در 36هزارگزی جنوب خاوری دورود با 106 تن سکنه، آب آن از قنات و چشمه و راه آن مالرو است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
جزیره ای که از اروندرود و شعبه کارون به نام بهمنشیر تشکیل می شود و شهر آبادان (عبادان) در آن واقع است، رجوع به معجم البلدان شود
لغت نامه دهخدا
(رَ)
میانه روی. اعتدال که نه افراط باشد و نه تفریط. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
ظهر، نیمروز، وسط روز: چون بپای گرد کوه رسید میان روزی چهارپایان در غله ها سرگشاده کردند، (تاریخ جهانگشای جوینی)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان گلیجان شهرستان شهسوار، واقع در 9 هزارگزی جنوب باختری شهسوار با 156 تن سکنه، آب آن از رود خانه گرگرود و سلیمان رود و راه آن مالرو است، بنای زیارتگاه قدیمی دارد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
دهی است از دهستان اسفیورد شور بخش مرکزی شهرستان ساری، واقع در 3هزارگزی جنوب ساری با 280 تن سکنه، آب آن از رود خانه تجن و راه آن ماشین رو است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
دهی است از دهستان هرازپی بخش مرکزی شهرستان آمل، واقع در 9هزارگزی باختری آمل با 160 تن سکنه، آب آن از رود خانه هراز و راه آن مالرو است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
از بلوکات ناحیۀ نور در مازندران، مرکز میانرود و عده قراء آن 42 و جمعیت تقریبی آن 5095 تن است، (از جغرافیای سیاسی کیهان)
لغت نامه دهخدا
تصویری از میان بند
تصویر میان بند
کمربند، آنچه که بکمر بندند، بند شلوار و زیر جامه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میان کوب
تصویر میان کوب
(زورخانه) نوعی کشتی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میانه رو
تصویر میانه رو
آنکه در اعمال خود افراط و تفریط نکند معتدل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میانه روی
تصویر میانه روی
عمل میانه رو اعتدال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میان ران
تصویر میان ران
وسط ران، کودک رسوا، آلت رجولیت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میان روی
تصویر میان روی
میانه روی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میان فرود
تصویر میان فرود
آنچه میان آن فرو رفته و گود باشد (میان فروشده) : (جرم میان فرود چون چیزی بروی زنی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میانه رو
تصویر میانه رو
((~. رُ))
معتدل، کسی که نه افراط می کند نه تفریط
فرهنگ فارسی معین
تصویری از میان بند
تصویر میان بند
((بَ))
کمربند و هرآن چه بر کمر می بندند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از میانه روی
تصویر میانه روی
اعتدال
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از میان رودان
تصویر میان رودان
بین النهرین
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از میانه روی
تصویر میانه روی
Moderation
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از میانه روی
تصویر میانه روی
modération
دیکشنری فارسی به فرانسوی
از توابع بیشه سر شهرستان قائم شهر
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از میانه روی
تصویر میانه روی
moderasi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از میانه روی
تصویر میانه روی
সংযম
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از میانه روی
تصویر میانه روی
संतुलन
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از میانه روی
تصویر میانه روی
moderazione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از میانه روی
تصویر میانه روی
умеренность
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از میانه روی
تصویر میانه روی
moderación
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از میانه روی
تصویر میانه روی
Mäßigung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از میانه روی
تصویر میانه روی
gematigdheid
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از میانه روی
تصویر میانه روی
поміркованість
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از میانه روی
تصویر میانه روی
umiar
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از میانه روی
تصویر میانه روی
moderação
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از میانه روی
تصویر میانه روی
ölçülülük
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی